عزیز دلم شما امروز بالاخره تونستی یک قدم چهاردست وپابری مهیار جونم.گل زندگی مون شما از جعبه ی دستمال کاغذی خیلی خوشتون میاد چون رنگارنگ هست. برای همین اگه جایی جعبه ی دستمال کاغذی رو میبینی دوست داری بگیریش و اگه نتونی بگیریش گریه میکنی بهترینم خلاصه شما شیر برگردونده بودی برای همین من جعبه ی دستمال کاغذی رو آوردم تا دهن ناز تون رو پاک کنم بعد شما رو روی تشک گذاشتم و بهت عروسک تون رو دادم و رفتم تو آشپزخونه تا غذا درست کنم که شما عسل من غلت زده بودی و سعی میکردی تا به جعبه دستمال کاغذی برسی و این کاری رو که توی عکس بالا میتونین ببینین انجام دادی البته خیلی وقته که این کار رو میکنی اما اون روز یعنی دیروز تونستی یک قدم چهاردست وپا بری.ماشاالله شیرینکم آفرین،صدآفرین،هزاروسی صدآفرین بر مهیار خوب و نازنین.عاشقتم گل مامان انشاالله موفق باشی پسملم.
تاتی،تاتی کن تاتی،تاتی کن روی پاهات راه برو
-
مامان زینبجمعه 8 شهریور 1392 - 07:00
-
مامان امیرارشاجمعه 8 شهریور 1392 - 07:01
-
مامان ایلیاجمعه 8 شهریور 1392 - 19:47
-
مامان مهشیدشنبه 9 شهریور 1392 - 08:20
-
مامان پارساشنبه 9 شهریور 1392 - 08:52
-
مامان مبیناشنبه 9 شهریور 1392 - 10:26
-
مامان امیر مهدیشنبه 9 شهریور 1392 - 16:18
-
مامان سپهرشنبه 9 شهریور 1392 - 20:36
-
مامان فرزانه(مامان نازنین)شنبه 9 شهریور 1392 - 22:46
-
مامان ایدا نفسشنبه 9 شهریور 1392 - 22:56
-
الیاسیکشنبه 10 شهریور 1392 - 03:34
-
مامان بهنودیکشنبه 10 شهریور 1392 - 10:50
-
فاطمه مامان اهورایکشنبه 10 شهریور 1392 - 19:29