مهیار

مهیار جان تا این لحظه 11 سال و 2 ماه و 12 روز سن دارد

گل من در نمایشگاه گل و گیاه...

سلام گلکم...

نفس من   دنیا چه خوبه وقتی تو خوبی   دقیقا بلافاصله وقتی دندون آسیابت دراومد روز بعدش آبریزش بینی،اسحال و تب شدید داشتی به طوری که یه شب تبت به39درجه رسید .ما اول فکر میکردیم داری یک دندون دیگه درمیاری اما وقتی دیدیم از دندون که خبری نیست بردیمت دکتر.بعد از اینکه دکتر معاینت کرد گفت این ویروسی هست که وارد بدنت شده برای همین برات یه عالمه شربت نوشت تا بخوری و زود خوب بشی.این ویروسی که وارد بدنت شده بود حدود یک هفته اذیتت میکرد ولی خدارو هزاران هزار مرتبه شکر چند روز پیش خوب شدی و دوباره رفتی سراغ شیطنتات الهی قربونت بشم اگرچه بعد از اینکه مریض شدی یکم بی اشتها هم شدی و غذات روخوب نمیخوری اما با مرور زمان این بی اشتهایت هم برطرف میشه و دوباره میشه مثل قبلا....خلاصه حالا میرسیم سراغ این پست که باید هفته پیش میزاشتم اما به علت این ویروس شیطون موکول شد به این هفته.

مهیار:اینجا من دارم درباره گلا نظرمیدم که البته از آخر به این نتیجه رسیدم که ما نی نی ها از همه گلای تو دنیا خوشگل تر و نازتریم...

 

مهیار:عکس زیر هم کسی نیست جز پسرخاله جونمممم

اینم از آقا بره که همه بچه ها میومدن باهاش عکس میگرفتن..

اول مهیار از بره میترسید و بعد از کمی یخش آب شد و شجاعانه رفت و نازش کرد البته من بعدش حسابی دست و صورتش رو شستم...

عکس زیر هم شما با پسرخاله جون داشتین آبشار رو نگاه میکردین و شما آقا گل پسر با زبون شیرینت آبشار رو دیده بودی و همش میگفتی( آب )

اینجا هم تیم والیبال ایران برنده شده بودن و مردم داشتن تشویقشون میکردن و ما هم به جمعشون اضافه شده بودیم..

                             ...دوستت دارم پسر گلم...


تاریخ : 31 خرداد 1393 - 19:26 | توسط : مامان مهیار کوچولو | بازدید : 2566 | موضوع : وبلاگ | 43 نظر

مروارید نهم از توی صدف بیرون زد...

صدتا سلام و یک دنیا محبت تقدیم به عزیزتر ازجونم...

عسل من تا 2 روز پیش همش گریه میکرد و بغل هیچ کس نمیرفت و غذا هم نمیخورد الهی قربونش بشم آخه دندون آسیابش داشت درمیومد و یکم اذیتش میکرد فقط تنها کاری که آروم میشد این بود که بخوابه برای همین همش میخوابوندیمش تا خودش زیاد اذیت نشه خلاصه این گل پسرمون فقط واسه یک دندون کوچولو اذیت بود و غذا هم نمیخورد و من هم به زور بهش غذا میدادم تا گرسنه نمونه تا اینکه امروز بالاخره این دندون آسیاب شیطونش دراومد و خودش هم راحت شد.الهی خوشگل من که اینقدر واسه یه دندون کوچولو اذیت نشه و بقیه دندوناش راحت دربیان و مثل این یکی شیطونی نکنن و آقا مهیارمون اذیت نشه.به هر حال دندون نهمت رو بهت تبریک میگم پسر گلم الهی که همیشه خندون باشی و خنده رو لبات باشه عزیزدلم. حالا دیگه مهیار نازمون 9 تا دندون داره و میتونه غذاهای بیشتر و متنوع تری بخوره  .خیلی دوستت دارم نفسم

این عکسای زیر هم مربوط به 2 روز پیش میشه که خیلی گریه میکردی و بابایی برای اینکه آروم بشی شما رو بردن بیرون یه هوایی بخوری...

اینجا هم لباس کم تنش کرذه بودم داره عطسه میکنه...عافیت باشه قندعسلم

ای گل رویایی،ای مظهر زیبایی،تو پسر شهر افسانه هایی


تاریخ : 17 خرداد 1393 - 22:11 | توسط : مامان مهیار کوچولو | بازدید : 2221 | موضوع : وبلاگ | 43 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی