مهیار

مهیار جان تا این لحظه 11 سال و 2 ماه و 18 روز سن دارد

آی بازی،بازی،بازی چه کیفی داره بازی...

سلام به پسر گلم و سلام به دوستای گلم.

چند روز پیش بود که من رفتم آجرای اسباب بازیت رو که قبلا واست گرفته بودیم و تو انباری خاک خورده بود شستم و گذاشتم دم در آشپزخونه شما هم همون موقع چشت بهشون خورد و با سرعت تمام چهاردست و پا راه افتادی دنبال آجر وقتی در جعبه آجر رو باز کردی شروع کردی یکی یکی همه رو ریختی بیرون.حالا عکسای پایین هم گوشه ای از داستان آجر بازی کردن عزیز دلم هست.

 

وای که من فدای اون دست کوچولوت بشم.

پسر گلم،تاج سرم لحظه ها و ثانیه ها میگذرن و داره کم کم به روز معجزه خدا نزدیک میشه.عزیزم روز تولد تو برای من مهم ترین و بهترین روزه چون تونستم قدردان نعمات الهی خدا باشم و یکی از فرشتگان خدا رو ببینم .فرشته من برات بهترین آرزو ها رو دارم و نمیدونم چه جوری از خدا برای این نعمت زیباش یعنی شما پسر گلم تشکر کنم.عزیزم دوست دارم خیلی زیاد جوری که نمیشه فکرش رو کرد.(دلیل بودنم تنها14روز دیگه به تولدت مونده بهانه زندگیم)


تاریخ : 15 بهمن 1392 - 04:14 | توسط : مامان مهیار کوچولو | بازدید : 1836 | موضوع : وبلاگ | 41 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی