مهیار

مهیار جان تا این لحظه 11 سال و 2 ماه و 20 روز سن دارد

واکسن شش ماهگیم رو زدم

واکسن شش ماهگیم رو زدم

عزیز دلم دیروز صبح ساعت نه و نیم بردیمت مرکز بهداشت جای خونمون اول بردنت قسمت وزن و قد و دور سرت رو اندازه بگیرن وزنت در طول دو ماه فقط نیم کیلو بیش تر شده بود خیلی کم اضافه شده ماه زیبای من الهی فدات شم خلاصه بعد از این کار ها بردمت واکسن بزننت یک واکس از پای سمت راست و یکی هم سمت چپ خیلی گریه کردی الهی مامان فدات شه هر چی درد هست تو وجود من اما این گریه هات رو نبینم یعنی این که هیچ دردی نداشته باشی که بخوای بخاطر اش گریه کنی شیرینکم حالا واکسن مال سلامتی ات هست. خلاصه آخر از این همه کار ها خانوم دکتر به شما جایزه یک مسواک انگشتی دادن البته هنوز هیچ دندونی در نیاوردی جمع اش میکنم که به زودی هر وقت دندون درآوردی با اون مسواک انگشتی خوشگل انشاالله دندونات رو مسواک بزنی عسلم خلاصه وقتی برگشتیم خونه قلت میزدی و میخزیدی منم هی شما رو دراز میکشوندم که پات درد نگیره اما باز دوباره قلت میزدی اما وقتی عصر شد یکم بی حال شدی و تب کردی برای همین بهت یکم استامینفن دادم که تب کم تر بشه راستی گلم دیگه باید کم کم دوره ی قطره آهن رو شروع کنم بهترینم،نفسم،ماه من،عزیزم،گلم،خوشگلم،مهربونم،شیرین تر از عسل،نازم،جیگرم و........خییییییییلی دوستت دارم هر چی بگم بازم کمه.
تاریخ : 06 شهریور 1392 - 00:23 | توسط : مامان مهیار کوچولو | بازدید : 1119 | موضوع : فتو بلاگ | 10 نظر

شکلات زندگیم

 

عزیزم روز بیست و هشتم مرداد سالگرد ازدواج من و بابایی بود گلم و روز بیست و هشتم شما هم نیم ساله شدی یا همون شش ماهه شدی خوشگل نازنینم عزیزم از صبح تا شب من خواهر جونی تون شروع به پختن کیک کردیم خواهر تون که اسمش حوریا هست پیشنهاد داد که کیک رو سه طبقه درست کنیم ما هم سه طبقه درست کردیم عزیزم خیلی کیک خوشگل و خوشمزه ای شد خلاصه وقتی شب شد ما جشن نیم سالگی تون رو گرفتیم عشق من خلاصه هم از کیک و هم از جشن تون عکس گرفتیم خیلی عکسای خوشگلی شده بود اما خیییییییلی حیف شد که نمیدونم اون عکسا کجان یعنی این که شاید دستم روی دیلیت رفته باشه و حذف شده باشه اما نه اشتباه میکنم این طوری نشده اما واقعا چی شده اون عکسا خدا کنه اون عکسا زود و زود پیدا بشه و بتونم توی وبلاگت بزارم پسر نازم اگر اون عکسا گم نشده بودن من تا حالا گذاشته بودم تو وبلاگت اما واقعا حیف شد با این حال بیش تر میگردم تا بلکه بتونم پیداشون کنم.دوستت دارم عاشقانه همه چیه من......


تاریخ : 03 شهریور 1392 - 07:21 | توسط : مامان مهیار کوچولو | بازدید : 1079 | موضوع : وبلاگ | 13 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی