میخوام برم آب بازی
مهیار جون من شما رو گذاشته بودم رو تخت که برم حولتون رو بیالرم که شما امون ندارین و غ لطف زرین و من هم از شما یک عکس خوشگل گرفتم.
قربون اون انگشت کوچولو ت
مهیار جون شما همیشه وقتی گریه میکنین انگشتتون رو میکنین تو دهنتو ن و الان هم همین اتفاق افتاد و شما پسر زرنگ من انگشتتون رو کردین تو دهنتو.ماشاالله واسه مهیار خودم الهی فرات شم.